و ناگهان مرگ...
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

دکتر حاج حسین توکلی نقل می کند: روزی من از مطب دندانسازی خود حرکت کردم تا جایی بروم، سوار ماشین شدم، میدان فردوسی یا قبل از آن ماشین نگه داشت، عده ای بالا آمدند، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم دیدم همه زن هستند، همه یک شکل و یک لباس! دیدم بغل دست من هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام، این اتوبوس کارمندان است.
اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد. آن زن که پیاده شد ، همه مرد شدند!
با اینکه ابتدا بنا نداشتم که پیش شیخ بروم، ولی از ماشین که پیاده شدم نزذ ایشان رفتم، پیش از اینکه من حرفی بزنم فرمود: « دیدی که هم? مردها زن شدند؟ چون مردها به آن زن توجه داشتند ، همه زن شدند! »
سپس فرمود: « وقت مُردن، هرکس به هر چه توجه دارد ، همان جلوی چشمش مجسم می شود، ولی محبت امیرالمومنین باعث نجات می شود. »
« چقدر خوب است که انسان محو جمال خدا شود ... تا ببیند آنچه دیگران نمی بینند و بشنود آنچه را دیگران نمی شنوند. »

 


عذاب متکبران با آتش دوزخ
رسول خدا بر زنی که آتش در تنور روشن کرده بود و نان می پخت گذشتند، این زن طفلی داشت که پهلوی خود نشانیده بود.
همین که چشمش به آن حضرت افتاد عرض کرد : یا رسول الله شنیده ام که شما فرموده اید: « خداوند مهربانتراست به بنده خود از مادر نسبت به فرزند خود »
آیا راست است؟ فرمود: بلی.
زن عرض کرد: مادر طفل خود را در این تنور نمی اندازد ، خدا چگونه بنده خود را به جهنم می برد؟!
پس رسول الله بنا کرد گریه کردن و فرمود:
خدا با آتش کسی را عذاب نمی کند مگر اینکه تکبر کند و از گفتن « لا اله الا الله » پرهیز کند.


[ دوشنبه 86/4/18 ] [ 11:57 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

خدایا ! مرگ را برایم مبارک گردان! خدایا ! مرا در سختیهای مرگ کمک کن! خدایا ! مرا در غم و اندوه عالم قبر، یاری فرما! خدایا ! مرا در تنگنای قبر حمایت فرما! خدایا ! مرا در تارکی قبر یاور باش! خدایا ! مرا در وحشت قبر یاری نما!
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 70
کل بازدیدها: 413580