• وبلاگ : و ناگهان مرگ...
  • يادداشت : گريز از چنگ مرگ
  • نظرات : 1 خصوصي ، 25 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + مصطفي 
    خداخيرتان دهد....

    سلام

    عيد سعيد غدير خم بر شما و خانواده محترم مبارك


    اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا



    پيامبر اسلام (ص) :من كنت مولاه فعلى مولاه



    تاج گذاري ولي الله مبارك


    سلام.واقعا عالي بود.

    حرف نداشت.

    منتظر نوشته هاي بعديتون هستيم.

    خبرم كنيد لطفا.

    سلام همسايه!

    خوبيد؟من به روزم و منتظر شما!بااومدنتون منو خوشحال کنيد.يا علي!

    سلام

    دستتون درد نكنه عالي بود

    فقط منبع شما چي بود؟

    به روز كرديد قابلم بدونيد

    با خدا و موفق باشيد

    يا هو

    سلام خواهرم

    از لطف و همدلي ات سپاس!

    در مورد مرگ هم بايد عرض شود خود بنده بارها آن را تجربه كرده ام و آدم نشده ام.

    دعا بفرماييد.

    سلام خانم.بعد مدت ها وبلاگتو ديدم.خوشحالم(وبلاگت عالي بود) . خوش باشي

    يا معين!

    سلام ليلا جان

    وبلاگت خيلي خوب و پر محتواست

    انشاالله موفق باشي

    يا علي

    الهم عجل لوليك الفرج

    سلام دوست من ازآشنايي باوبلاگ شما خوشحالم

    وب خوبي داريد.

    حاج آقا دولابي توي يكي ازسخنراني هاشون ميفرمودند:

    بميريد قبل ازاينكه بميريد

    اگه بتوانيم قبل ازاينكه زمان مرگمون برسه مرگ اختياري را انتخاب كنيم

    اون وقت ديگه ازدست عزائيل فرارنمي كنيم.

    به من هم سربزن

    ياعلي.

    هيچ باغباني را سرزنش نمي كنند كه چرا دور باغ خود حصار و يا ديوار كشيده است.چون باغ بي ديوار،از آسيب مصون نيست وميوه و محصولي هم براي باغبان نمي ماند.

    هيچ كس هم با نام ...آزادي...ديوار خانه خود را بر نمي دارد و شب ها هم در حياطش را باز نمي گذارد.چون خطر رخنه دزدي جدي است.


    هيچ صاحب گنج و گوهري هم جواهرات خود را بدون حفاظ در معرض ديد رهگذران قرار نمي دهد تا بدرخشد،جلوه كند و چشم و دل بربايد.چون خود جواهر ربوده مي شود.


    هر چيز كه قيمتي تر باشد درصد مراقبتش نيز بالاتر خواهد بود.چون بيم دزدي و غارتش بيشتر است و مواظبت از آن لازم تر


    اگر در شيشه عطر را باز بگذاري عطرش مي پرد.اگردر مقابل پنجره خانه ات توري نزني از نيش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهي بود.


    وقتي راه ورود پشه ها را مي بندي خود را ...مصون...ساخته اي نه...محدود...وقتي در خانه را مي بندي يا پشت پنجره اتاقت پرده آويزان مي كني خانه خود را از ورود بيگانه و نگاه هاي مزاحم محفوظ داشتي نه اينكه خود را در قيد و بند و حصار افكنده باشي


    اگر براي ايمني از خطرها و اسودگي از مزاحمان خود را بپوشاني نه كسي ايراد مي گيرد و نه اگر هم ايراد بگيرد اعتنا مي كني،چرا كه سخنش را بي منطق ونا آگاهانه مي داني.


    اين كه.. دل بايد پاك باشد...بهانه اي براي گريز جاهلانه از همين مصونيت است و آويختن به شاخه ي لا قيدي.وگرنه از دل پاك هم نبايد جز نگاه و رفتار پاك بر خيزد.


    ظاهر آينه باطن است و...از كوزه همان تراود كه در اوست...زن به خاطر ارزش و كرامتي كه دارد بايد محفوظ بماند و خود را حراج نكندو در بازار سوداگران شهوت خود را به بهاي چند نامه و نگاه و لبخند ارزان نفروشد.


    زن به خاطر لطافتي كه دارد نبايد در دست خشن كامجويان ديو سيرت كه نقاب مهرباني و عشق به چهره دارند پژمرده شود و پس از آن كه گل عصمتش را چيدند او را دور اندازند و يا زير پايشان له كنند.


    گوهر عفاف و پاكي كم ارزش تر از طلا و پول و باغ و وسايل خانه نيست.دزدان ايمان و غارتگران شرف نيز فراوانند.بعضي از نگاه ها ويروس گناه منتشر مي كنند و بعضي ازچهره ها حشره مزاحمت جمع مي كنند.


    خراب كردن همه ديوارها و برداشتن همه پرده ها و باز گذاشتن همه پنجره ها نشانه ي تيره انديشي است نه روشنفکري.علامت جاهليت اسنت نه تمدن.


    مي گويي نه؟به طومار كساني نگاه كن كه پس از رسوايي و بي آبرويي با دو دست پشيماني بر سر غفلت خويش مي زنند وبر جهالت خود لعنت مي فرستند.كسي كه از ... جماعت رسوا...نگريزد...رسواي جماعت...مي شود


    آن كه ايمان خويش را به لقمه اي نان مي فروشد،آن كه يوسف زيبايي خود را با چند سكه قلب عوض مي كند،آن كه كودك عفاف را جلوي صدها گرگ گرسنه مي بردو به تماشا مي گذارد،روزي هم پشت ديوار ندامت اشك حسرت بر دامن پشيماني خواهد ريخت.در آخرت هم به آتش بي پروايي خود خواهد سوخت.


    از اول كه جامه عفاف سفيد و شفاف است نبايد گذاشت چركابه ي گناه بر آن بپاشد.از اول بايد مواظب بود اين كاسه چيني نشكند و اين جام بلورين ترك بر ندارد.از اول نبايد به پاي بيگانه اجازه ورود به مزرعه نجابت دادكه بوته هاي نورس عصمت را لگد مال كند.


    ولي...گريه بي حاصل است و بي ثمر، وقتي كه شاخه شكست و گل چيده شد.



    حالا خود قضاوت كنيد: آيا واقعا حجاب محدوديت است؟؟؟......و يا مصونيت؟؟؟


    ادعوك يا سيدي بلسان قد اخرسه ذنبه
    اي مولاي من : تو را با زباني مي خوانم كه از كثرت گناه لال گرديده .
    خدايا :شايد مرا از درگاه لطفت رانده اي و يا اينكه ديدي من حق بندگيت را خوب به جا نمي آورم بدين سبب بر من غضب فرمودي
    شايد هم ديدي شكر گزاري نعمتهايت را درست نكردم مرا محرومم كردي .


    او لعلك لم تحب ان تسمع دعايي فباعدتني يا شايد دوست نداري دعايم را بشنوي و مرا از درگاهت رانده اي.يا شايد به خاطر بي شرم و حياييم مجازاتم مي كني.

    خدايا لطف و كرمت بالاتر از اين حرفهاست كه بندگان مقصرت را به كيفر برساني
    انا يا رب الذي لم استحيك في الخلا و لم اراقبك في الملا
    اي خدا: من همان كسي هستم كه نه در خلوت از تو شرم كردم و نه در جمعيت مراقب اعمالم بودم.
    انا الذي حين بشرت بها خرجت اليها اسعي
    من همان كسي هستم كه وقتي خبر شاد كننده گناهي به او دادند سريع به سويش شتافتم.
    خدايا: من آن كسي هستم كه مهلتم دادي توبه كنم ولي باز توبه شكستم و با اين كه گناهم را پوشاندي شرم و حيا نكردم.به ستاري و پرده پوشيت مغرور شدم به طوري كه فراموشت كردم.ا


    الهي اعني بالبكا علي نفسي
    خدايا مرا بر گريه به حال خودم ياري كن كه سخت عمرم را به آرزوهاي باطل از دست دادم.
    فيا مولاي فرق بيني و بين ذنبي المانع لي من لزوم طاعتك
    پس اي خداي مهربانم:بيا و بين من و گناهانم كه مانع نزديكي و طاعت تو مي شود جدايي بيندازد.


    سلام دوست عزيز.واقعا دستت درد نكنه.خيلي به درد من يكي خورد.خدانگهدار

    محفل يارانسلام

    با متأسفم به روزم يه سر بزنيد.

    سلام

    خدا خيرتون بده

    و چه بركاتي داره ياد مرگ و قبر و قيامت

    خداوند توفيقاتتون رو بيشتر كنه

    يا علي مدد

    ادعوك يا سيدي بلسان قد اخرسه ذنبه
    اي مولاي من : تو را با زباني مي خوانم كه از كثرت گناه لال گرديده .
    خدايا :شايد مرا از درگاه لطفت رانده اي و يا اينكه ديدي من حق بندگيت را خوب به جا نمي آورم بدين سبب بر من غضب فرمودي
    شايد هم ديدي شكر گزاري نعمتهايت را درست نكردم مرا محرومم كردي .


    او لعلك لم تحب ان تسمع دعايي فباعدتني يا شايد دوست نداري دعايم را بشنوي و مرا از درگاهت رانده اي.يا شايد به خاطر بي شرم و حياييم مجازاتم مي كني.

    خدايا لطف و كرمت بالاتر از اين حرفهاست كه بندگان مقصرت را به كيفر برساني
    انا يا رب الذي لم استحيك في الخلا و لم اراقبك في الملا
    اي خدا: من همان كسي هستم كه نه در خلوت از تو شرم كردم و نه در جمعيت مراقب اعمالم بودم.
    انا الذي حين بشرت بها خرجت اليها اسعي
    من همان كسي هستم كه وقتي خبر شاد كننده گناهي به او دادند سريع به سويش شتافتم.
    خدايا: من آن كسي هستم كه مهلتم دادي توبه كنم ولي باز توبه شكستم و با اين كه گناهم را پوشاندي شرم و حيا نكردم.به ستاري و پرده پوشيت مغرور شدم به طوري كه فراموشت كردم.ا


    الهي اعني بالبكا علي نفسي
    خدايا مرا بر گريه به حال خودم ياري كن كه سخت عمرم را به آرزوهاي باطل از دست دادم.
    فيا مولاي فرق بيني و بين ذنبي المانع لي من لزوم طاعتك
    پس اي خداي مهربانم:بيا و بين من و گناهانم كه مانع نزديكي و طاعت تو مي شود جدايي بيندازد.


       1   2      >