• وبلاگ : و ناگهان مرگ...
  • يادداشت : شب اخر عمر(قسمت دوم)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خداوند بي نظير...

    سلام و درود...

    عالي بود...

    خدا به ما رحم كند كه جز او هيچ پناهي براي ما نيست...

    از شما مي خواهم در مورد ترس روز قيامت هم تحقيقي بنماييد كه ترس و اضطراب و درد آن به مراتب از هنگام مرگ بيشتر است...

    منتظر قسمت بعدي هستم...