سفارش تبلیغ
صبا ویژن

و ناگهان مرگ...
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

مؤ منانى که از دنیا رحلت مى کنند، در عالم برزخ به صورت هاى برزخى که شبیه صورت انسان است مثل و مصور مى شوند نه به صورت هاى دیگر.
ابن ظبیان مى گوید: من در خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بودم که فرمود:
مردم درباره ارواح مؤ منان پس از مرگ چه مى گویند؟
عرض کردم : مى گویند: آنها پس از مرگ در حواصل (سنگدان و چینه دان ) مرغان سبز رنگ قرار مى گیرند.
فرمود: ((سبحان الله ))! مؤ من در نزد خدا گرامى تر از آن است که روح او را در ((سنگدان )) مرغى قرار دهد، لکن چون وقت ارتحال مؤ من مى رسد، رسول خدا صلى الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام به نزد او مى آیند، در حالى که با آنها ملائکه مقرب پروردگار هم هستند.
اگر خداوند زبان مؤ من را با شهادت به توحید پروردگار و به نبوت پیامبر صلى الله علیه و آله و ولایت اهل بیت علیه السلام گویا کند، آنها به نفع او شهادت مى دهند و فرشتگان مقرب هم با شهادت آنها شهادت خواهند یافت .
و اگر زبان مؤ من در آن حال بسته باشد! خداوند پیامبر خود را از ضمیر و قلب او آگاه مى کند، پس رسول خدا بر ایمانش گواهى مى دهد، بر اساس ‍ شهادت پیامبر صلى الله علیه و آله على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و فرشتگانى هم که حضور دارند نیز گواهى خواهند داد.
پروردگار چون روح مؤ منان را به سوى خود قبض مى کند، آنها را در بهشت مى برد. و در صورتى مانند صورت آنها قرار مى دهد، به طورى که در بهشت مى خورند و مى آشامند، چون روح شخصى که تازه از این دنیا رفته بر آنها وارد مى شود، ایشان را به همان صورت هایى که در دنیا داشتند مى شناسند.
ابوبصیر نیز از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده : ارواح مؤ منان در بهشت کنار درختى به صورت اجساد بشر قرار دارند و بدین صورت ها شناخته مى شوند، یکدیگر را مى شناسند و با هم گفت و گو مى کنند.
چون روح تازه اى بر آنها وارد مى شود، مى گویند: فعلا او را پرسش ‍ واگذارید؛ چرا که از مقام هولناک و ترس عظیمى رهایى یافته است .
سپس از او مى پرسند: فلان کس چه کرد؟ و فلان کس کجا است ؟ اگر در پاسخ بگوید: او زنده بود، ارواح امید خیر و رحمت و سعادت را درباره او دارند. اگر بگوید: مرده است ، ارواح مى گویند: واى به حال او به پستى گرایید و سقوط کرد.
اگر او از اهل بهشت مى بود مسلما با بهشتى ها بوده است ، چون در میان آنها نیامده معلوم مى شود که به جهنم رفته است


[ چهارشنبه 87/6/27 ] [ 12:9 عصر ] [ ] [ نظرات () ]
هرچند که یاد کردن از مرگ و مفارقت دنیا عموما چندان خوشایند ما نیست اما زمانی که به آثار تربیتی یاد مرگ - که در احادیث نبوی و ائمه طاهرین (ع) – نگاه می کنیم یاد مرگ را نه تنها نا خوشایند نمی یابیم بلکه گذشته از آثار تربیتی فراوانی که بر آن مترتب است ، آن را دوای بسیاری از دردها خواهیم یافت که تنها یاد مرگ تسلی آنها خواهد بود . برخی از آثار تربیتی یاد مرگ عبارتند از :
یاد مرگ در گشایش و سختی ، موجبات تعادل روحی و اخلاقی انسان را فراهم می کند ؛ همانگونه که انسان متمول و مرفه با یاد مرگ بر دارای خود نخواهد بالید و مغرور نخواهد شد ، انسانی که در سختی زندگی می کند نیز با یاد مرگ ، فانی بودن و زودگذر بودن زندگی را به خاطر می آورد و تحمل سختیها و مصائب بر او آسان خواهد شد .
امام علی (ع) می فرمایند : مرگ و خروج از قبر و ایستادن در برابر خدای تعالی را زیاد یاد کنید ، بدرستیکه این کار مصیبت ها را بر شما آسان می نماید .
و نیز آن حضرت (ع) می فرمایند ( کسی که زیاد به یاد مرگ باشد ، از دنیا به اندکش راضی می شود . ) امام صادق (ع) نیز درباره آثار یاد مرگ می فرمایند :( یاد مرگ شهوت ها را در نفس از بین می برد و ریشه غفلت را یکسره بر می کند و دل او را با وعده های الهی محکم می کند و روحیه انسان را از قساوت ، می کند و دل انسان را با وعده های الهی محکم می کند و نشانه های هوا و هوس را در هم می شکند . )
پیامبر اکرم (ص) نیز در باره آثار تربیتی یاد مرگ فرموده اند :
( مرگ را بسیار یاد کنید ، زیرا مرگ گناهان را پاک می کند و میل و رغبت به دنیا را می کاهد . ) 
یاد مرگ آرزوها را کوتاه می کند و موجبات شتاب و اشتیاق در حسنات و کارهای خیر را فراهم می آورد ، همچنان که عمل بر خلاف اینها ، یعنی آرزو های طولانی و... باعث غفلت انسان از مرگ است .

[ پنج شنبه 87/5/24 ] [ 1:11 عصر ] [ ] [ نظرات () ]

 پایان زندگی انسانها در این جهان با بر پایی قیامت همراه است. این رخداد بزرگ که در آیاتی از قران کریم ترسیم شده در دو مرحله انجام می گیرد و هر مرحله با وقایع خاصی همراه است.

الف.مرحله اول
در این مرحله که با پایان یافتن دنیا آغاز می شود حوادث زیر اتفاق می افتد:
1. نفخ صور اول:
اولین حادثه نفخ صور است. نفخ صور بانگ سهمگینی است که قران کریم از آن به " صیحه " نیز یاد کرده است. این صدای مهیب آسمانها و زمین را فرا می گیرد و آنچنان ناگهانی رخ می دهد که همه را غافلگیر می کند.

2. مدهوشی اهل آسمان و زمین:
همه اهل آسمانها و زمین جز آنها که خداوند خواسته است ( بنا بر روایات پیامبران الهی و امامان بزرگوار ) مدهوش می شوند و بساط حیات انسان و سایر موجودات بر چیده می شود.
3. تغییر در ساختار زمین و آسمان:
تحولی عظیم در آسمانها و زمین رخ می دهد آنگونه که وضع کنونی تغییر می کند این تغییر چنان عمیق است که آسمانها و زمین به آسمانها و زمینی دیگر تبدیل می شود تا مناسب احوال و شرایط قیامت گردند.

ب.مرحله دوم
در این مرحله وقایعی رخ می دهد تا انسانها آماده دریافت پاداش و کیفر شوند.
1.نفخ صور دوم:
بار دیگر بانگ سهمناکی در عالم می پیچد و مقدمه حیات مجدد انسانها فراهم می شود.
2. زنده شدن همه انسان ها :
با این نفخ صور همه مردگان دوباره زنده می شوند و از زمین بیرون می آیند و در پیشگاه خداوند حاضر می شوند.
3. نورانی شدن زمین:
با نوری از جانب پروردگار زمین روشن می شود تا سرگذشت انسانها و حوادث تلخ و شیرین و کارهای نیک و بد آنها را که دیده است آشکار کند با این نورانیت پرده ها کنار می رود و واقعیت حوادثی که بر زمین گذشته است روشن می شود.
4. بر پا شدن دادگاه عدل الهی:
با آماده شدن صحنه قیامت رسیدگی به اعمال آغاز می شود ابتدا کتابی قرار داده می شود که در آن کتاب همه اعمال انسانها از کوچک و بزرگ ثبت استمردم همه اعمال خود را در آن کتاب می یابند و گناهکاران می گویند این چه کتابی است که هیچ کار کوچک و بزرگی را از قلم نینداخته و همه را به حساب آورده است.
ادامه در پست بعدی... 


[ دوشنبه 87/5/7 ] [ 7:34 عصر ] [ ] [ نظرات () ]

مرحوم باقر بیرجندی در کتاب خود – کبریت احمر-  نقل کرده است:
شبی را در حرم سیدالشهدا مشرف بودم. وقت سحر ( در عالم مکاشفه ) دیدم دو نفری به صورت های مهیب و عجیبی آمدند و زنجیری از آتش به دست آنها بود. بالای سر قبری که صاحبش را در همان روز دفن کرده بودند، رفته، جسد را بیرون آوردند و آن زنجیر آتشین را به گردنش انداختند و گفتند: ای بدبخت! تو قابلیت دفن شدن در این زمین مقدس را نداری، و خواستند او را بیرون ببرند که به سوی قبر حضرت سیدالشهدا رو کرد و عرض نمود: « آقا من مهمان تو هستم و به تو پناه آورده ام! »
ناگهان دیدم در ضریح باز شد و حضرت امام حسین(ع) بیرون آمدند و به آن دو نفر رو کرده و فرمودند: « او را رها کنید! زیرا به من پناه آورده است. »
آن دو نفر نیز اطاعت کرده و زنجیر را برداشتند و رفتند.                               

 


[ یکشنبه 87/3/26 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
یکی از جانبازان سرافراز دفاع مقدس در مصاحبه ای که به همت شبکه دو سیما ترتیب یافته بود، چنین حکایت می کرد:(نقل به معنا)... در شرایط سختی – در خط مقدم جبهه- قدم بر می داشتم، گفتم خدایا تنها به خاطر تو به اینجا آمدم، برای ریختن گناهان! قدم ها و پوتین هایم سنگین شده بود، به زحمت به جلو می رفتم، از بچه ها عقب مانده بودم برای وارسی پوتین ها نگاهم را به پایین انداختم، دیدم زیر پاهایم روی زمین نوشته: " الذنوب " ، " الذنوب " (= گناهاه )، بعد متوجه شدم گناهان به صورت دانه های سیاه رنگ از سمت راستم به زمین می ریزد... .
این برادر بسیجی که هم اکنون چند فرزند دارد، بر اثر انفجار مین از ناحیه دست صدمه دید و دو چشم و دو پای خود را در راه معبود خویش فدا کرد.

[ چهارشنبه 87/3/22 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط می گفت: با تاکسی از میدان سپاه پایین آمدم ، دیدم خانمی بلند بالا با چادر و خیلی خوش تیپ آنجا ایستاده، صورتم را برگرداندم و پس از استغفار او را سوار کردم و به مقصد رساندم. روز بعد که خدمت شیخ رسیدم -  گویا این داستان را از نزدیک مشاهده کرده باشد – گفت:
« آن خانم بلند بالا که بود که نگاه کردی و صورتت را برگرداندی و استغفار کردی؟ خداوند تبارک و تعالی یک قصر برایت در بهشت ذخیره کرده و یک حوری شبیه همان... . »

[ شنبه 87/2/28 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
نقل شده: زنی دختر خود را بعد از مرگ در خواب دید که به عذاب شدید گرفتار است. وقتی بیدار شد شروع به گریه کرد و از خدا می خواست که عذاب او را برطرف گرداند.بعد از یک شبانه روز او را بار دیگر به خواب دید که خوشحال و مسرور است و در باغ های بهشت به سر می برد.
از او سوال نمود: ای دختر! دیروز در عذاب بودی ولی امرورز تو را در بهشت می بینم؟ جواب داد: ای مادر! من به واسط? گناه و معصیت در عذاب بودم اما امروز شخصی از این قبرستان گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آنها را بر اهل قبرستان هدیه کرد، خداوند به برکت آنها عذاب را از اهل قبرستان برداشت و به جای آن از باغ ها و نعمت های بهشت عنایت فرمود.

[ پنج شنبه 87/1/15 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
امام صادق از پدر گرامیش نقل می کند که فرمود:
چهار طایفه هستند که در جهنم به خاطر عذاب شدیدشان اهل جهنم را اذیت و آزار می دهند، در جهنم از ماء حمیم می نوشند و صدای واویلایشان بلند می شود. بعضی از اهل دوزخ به بعضی دیگر می گویند: گناه اینان چیست که عذابشان اینقدر شدید است که ما را هم اذیت می کند؟
یکی از این چهار طایفه : در تابوتی از آتش، معلق و آویزان است.
طایفه دوم: امعاء و احشایشان روی زمین کشیده می شود.
طایفه سوم: از دهانشان خون و چرک جاری است.
طایفه چهارم: گوشت بدن خودش را می خورد.
آنگاه اهل جهنم از فرشته عذابی که موکل بر اینان است می پرسند که: تقصیر و گناه طایفه اول چیست؟
می گوید: این شخص وقتی مرد، حق الناس در گردنش بود که نه خودش ادا کرد و نه وصیت به ادا و وفای دین کرد.
سپس می پرسند: گناه طایفه دوم چه بوده است که هم خودش در عذاب است و هم ما را اذیت می کند؟
می گوید: او کسی است که از بول اجتناب نمی کرده که کجا بریزد و کجا ترشح کند.
می پرسند: گناه طایفه سوم چیست؟
می گوید: او کسی است که حرفهای بد و خبیث می زده و به مردم نسبتهای ناروا می داده.
آنگاه می پرسند : طایفه چهارم چه گناهی کرده اند؟
می گوید: آنان با غیبت و سخن چینی ، گوشت مردم را می خورده اند.

[ پنج شنبه 86/12/16 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
چرا خدای رحیم جهنم را آفرید؟ مگر نه این است که خداوند قادر و رحیم است، چه مانعی داشت که اصلا درب جهنم را ببندد و همه را به بهشت ببرد؟
این اشتباه ناشی از بی خبری از دستگاه حکمت و آفرینش است ، اگر سلطانی سفر? عامی که درآن انواع طعام ملوکانه است پهن کند تا همه بیایند و بخورند، بعضی همراه خود، سگ و خوک و الاغ و گوسفند بیاورند ، اگر این حیوانات را راه ندهند به آنها ظلمی نشده ، بلکه سگ را استخوانی و الاغ را مشتی جو و گوسفندی را علفی بس است ، اما راه دادنشان به این مجلس عام ظلم به دیگران است.
این را بدانید که کفار از حیوانات هم پست ترند ، کسانی که نور ایمان در دلشان نتابیده ، کسانی که از سگ پست ترند، چطور می شود آنها را در مهمانخانه ای که اهل ایمان و سلاطین واقعی هستند جای داد؟ آنهایی که از آیات الهی کور و کرند اگر پهلوی مومن جایشان دهند آیا به مومن ستم نشده؟ البته چرا.
موضوع دیگر آنکه حیوان از انواع غذاهای انسانی لذت نمی برد این کافر که از حیوان پست تر است ذائقه مومن را ندارد تا انواع مزه ها را در یک خوراک و در یک لحظه بچشد.

[ دوشنبه 86/11/22 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
امام صادق از پیامبر اکرم نقل می کنند که فرمودند:
« در معراج صدایی را شنیدم که مرا ترساند ، جبرئیل به من گفت: ای محمد! آیا می شنوی؟ گفتم: آری. گفت: این سنگی بود که 70 سال پیش از لبه جهنم پرتاب شده بود هم اکنون رسید به قعر جهنم.پیامبر اکرم دیگر نخندید تا از دنیا رحلت کرد.

[ پنج شنبه 86/10/20 ] [ 10:0 صبح ] [ ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

خدایا ! مرگ را برایم مبارک گردان! خدایا ! مرا در سختیهای مرگ کمک کن! خدایا ! مرا در غم و اندوه عالم قبر، یاری فرما! خدایا ! مرا در تنگنای قبر حمایت فرما! خدایا ! مرا در تارکی قبر یاور باش! خدایا ! مرا در وحشت قبر یاری نما!
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 412979